به بهانه ی روز پدر و مادر

                                  حقوق پدر و مادر بر فرزندان

(و قضی ربک الا ایاه و بالوالدین احسانا)اسراء-23

 

نکته: ادای حقوق پدر و مادر به اندازه ای سنگین،ظریف و دقیق و نیازمند به تحمل و طاقت بالا و فوق العاده ای است که جز از مومن واقعی به حق و قیامت ساخته نیست.

 

نکته ای عجیب: چون موسی علیه السلام مبعوث به رسالت شد،دستور گرفت که در برخورد با فرعون با زبان نرم با او سخن بگوید.

سبب پرسید،پاسخ شنید که او پانزده سال زحمت تو را کشید و از ایام شیر خوارگی تا جوانی برای بزرگ کردن تو متحمل رنج و مشقت شد،بنابراین نسبت به تو بوی حق پدری میدهد و تو نباید با او بلند بلند صحبت کنی و با خشونت با او روبرو شوی.

 

حدیث: امام صادق علیه السلام فرمودند:

چه مانعی در راه شماست که به پدر و مادر نیکی کنید،زنده باشند یا مرده.

 

حدیث: امام هفتم علیه السلام فرمود:مردی به رسول خدا عرضه داشت حق پدر را برایم بگو:

حضرت فرمودند:

1-او را به نام نخواند

2-جلوتر از او راه نرود

3-قبل از او ننشیند

4-عامل فحش به او نگردد.

حدیث: رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:

به عاق والدین گفته می شود:هر چه می خواهی انجام بده که من تو را نمی بخشم.

ادامه نوشته

اعتکاف:راهی به سوی خدا

اعتکاف عبادتی است که هر کس آن را بیازماید برای دوباره دیدنش لحظه شماری میکند. همه چیز آن رنگ الهی دارد،حتی نفس ها تسبیح اند.همه خوبان در خانه دوست به زیارت خدا آمده اند.

اعتکاف میعاد گاه عاشقان است.

اعتکاف فرصتی است برای اعتراف به تقصیر ها و تصمیم گرفتن برای آینده ای روشن.

اعتکاف کلاس فشرده ای است برای خودسازی،

و اعتکاف راهی است به سمت خدا...

ادامه نوشته

سالها می گذرد حادثه ها می آید    انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

   بسم رب الشهدا والصدیقین

"امام خمینی پیامبر تازه ای نبود، اما از یاداوران بود"

انما انت مذکر.

عظمت مردانی چون او، در دایره ی تصور و خیال هم

نمی گنجد، چه رسد به دست عاجز واژه ها!

آمده بود تا فطرت های زنده به گور شده ی عصر ما را

از جاهلیت مدرن نجات دهد.

راه هایی را به آسمان گشود که قبل او کسی از آنها عبور نکرده بود.

او فراتر از زمان و مکان،

ادامه نوشته

یا صاحب الزمان(عج)

آقای من یا صاحب الزمان(عج)، نفس بده که برایت نفس نفس بزنم، نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم، مرا اسیر خودت کرده ای دعایی کن، که آخرین نفسم را در رکاب شما بزنم. 

 اللهم عجل لولیک الفرج...

ادامه نوشته

ریحانة النبی سلام الله علیها

گرامی باد، میلاد دختر مصطفی و همسر مرتضی و مادر مجتبی و سیدالشهدا.

میلادش، میلاد طهارت و عفت و پاکی است، «روز زن» است، روز مادر است، روز وفا و حقشناسی است.

سلام بر بانوی بانوان جهان ، سیدة النساء، حوراء انسیه، که کوثر ولایش سیراب کننده ی جان عاشقان است.

از انقلاب اسلامی تا انقلاب مهدی

به نام خدا

چند صد سال حکومت شاهنشاهی که آخرین شاه آن هم محمد رضا شاه پهلوی است به دلیل باج دهی و نوکری خوبی که نسبت به اربابان خارجی خود دارد از حمایت بسیار خوب آنها برخوردار است این مسئله از یک طرف و از طرف دیگر هم یک شیر مرد به همراهی یک ملت فقیر، رنج کشیده و ناراضی از چندین سال بی عدالتی، ظلم، جور و فساد که به پا خاسته تا این حکومت شاهنشاهی را از میان بردارد و حکومتی را بر پایه ی اسلام جایگزین آن کند. درگیری ها بالا می گیرد و پس از کشت و کشتار بسیار زیاد مردم و به خصوص جوانان و نوجوانان توسط شاه طی چندین سال در نهایت، شاه تسلیم شده و از مملکت فرار می کند. سرانجام پس از مدتی امام این شیرمرد همیشه ی تاریخ به ایران بازمی گردد.

هواپیمای امام از کشور فرانسه، یکی از همان کشور های حمایت کننده ی شاه پرواز می کند و درحالی که نظام شاهنشاهی ایران آخرین نفس های خود را می کشد در فرودگاه مهرآباد به زمین می نشیند...                                                

 

(بقیه در ادامه کلام)                                                               به قلم حمید رضا دلیرور

ادامه نوشته

اربعین تجلی حسین (ع) در عاشقان خود

 

به نام او که هرچه داریم از اوست

 

نخستین زائر آمده است!!!

نماینده همه ی قلب هایی که سر آمدن به کربلا دارند. نماینده همه اندیشه هایی که با حسین علیه السلام هم گام و هم آهنگ و همراهند.

جابر، سپیده پوش مدهوش حسین است و اربعین روز پیوستن او و همه ی دوستان به حسین علیه السلام!!!

مگر جابر در روز اربعین نگفت که : یا حسین ما با تو در شهادت شریکیم و آنگاه که عطیه ی کوفی همسر و همراه او پرسید: ما که شمشیر نزدیم! ما که جهاد نکردیم!

 و جابر گفت: من از پیامبر شنیدم که هرگاه از ژرفای دل شهید را دوست بداری با روح شهید همراه و هماهنگ و با او یگانه ای.

 

 

اینک حسین در عاشقان خود تکثیر شده است.

 

                متن کامل مقاله در ادامه ی کلام                                                به قلم مسلم پناهی

 

ادامه نوشته

ماه محرم و بچه های مسجد

 

بالاخره ماه محرم با همه ی انتظاری که براش می کشیدیم فرا رسید و دوباره چهره ی شهر و مسجد رو سیاه پوش کرد. آخ که چه قدر دلمون برا جلسه های هیئت تنگ شده بود.
 
بعد ازماه مبارک رمضان، محرم بهترین فرصته برا بخشش تموم ناپاکی ها.
 
خوش به حال بچه های مسجد صاحب الزمان (عج) که از این فرصت به نحو احسنت استفاده می کنند.
 
دیگه حالا بعداز نماز مغرب و عشا جلسه ی سخنرانی و روضه و سینه زنی برگزار میشه و بچه ها می تونند کمی برا آقاشون اشک بریزند، از عاشورای حسین درس بگیرند.
 
حاج آقا قنبری هم بعد از دو سه ماه اومده و جلسه های محرم رو رونقی تازه بخشیده . بعد از اتمام جلسه، جوونترا با هم خلوت میکنند و زیارت عاشورا میخونند . البته صبح ها هم بعد از نماز جماعت و خوندن د عای عهد زیارت عاشورا به صورت عمومی برگزار میشه که باز هم دست بچه ها درد نکنه.
 
مش عبدالله هم با هماهنگ کردن بچه ها زحمت صبحونش رو می کشه. دستش درست 
یا حق

شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد.

 

نام: جعفر (ع )

لقب معروف: صادق

كنيه: ابوعبدالله

پدر و مادر: امام باقر (ع )، ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر .

وقت و محل تولد: 17 ربيع الاول سال 83 هجرى در مدينه متولد شد.

طاغوتهاى زمان امامت: يزيد بن عبدالملك (نهمين خليفه اموى تا آخرين خليفه اموى ) سفاح و منصور دوانقى

وقت و محل شهادت: 25 شوال سال 148 ه‍ق در سن 65 سالگى به دستور منصور دوانيقى ، مسموم و در مدينه به شهادت رسيد.

مرقد شريف: قبرستان بقيع ، در مدينه

دوران عمر: در دو بخش ؛

1 -دوران قبل از امامت ، سى و يكسال (از سال 83، 114)

2 - دوران امامت تا آخر عمر، 34 سال (از سال 114 تا 148) كه دوران شكوفايى اساس تشيع بود، آن حضرت در اين دوران از فرصت جنگ بنى اميه و بنى عباس ، استفاده نموده و حوزه علميه در سطح عميق و وسيع تشكيل داد، كه چهار هزار نفر شاگرد داشت ، و اسلام ناب محمد و على (ع ) را از زير حجاب اسلام بنى اميه ، آشكار ساخت .

 

داستان رضا به قضاى الهى:

 

قتيبه اعشى مى گويد: شنيدم پسرى از پسران كودك امام صادق (ع ) بيمار و بسترى است ، براى عيادت او به خانه امام صادق (ع ) حركت كردم ، وقتى كه به در خانه رسيدم ، ديدم امام صادق (ع ) كنار در، ايستاده و بسيار غمگين است ، گفتم : ((حال كودك چگونه است ؟))

فرمود: بيمار است و بسترى است .

سپس وارد خانه شد، پس از اندكى ، بيرون آمد، ديدم حضرت خوشحال به نظر مى رسد و غمگين نيست ، عرض كردم : ((حال كودك چگونه است ؟))

فرمود: ((كودك از دنيا رفت )).

عرض كردم : آنگاه كه من به حضور شما آمدم بسيار غمگين بودى ،

با اينكه كودك زنده بود، ولى اكنون كه از دنيا رفته ، غمگين نيستى ؟

امام صادق (ع ) در پاسخ فرمود: ((ما خاندان نبوت ، قبل از فرا رسيدن مرگ ، براى بيمارى ، غمگين هستيم ، ولى وقتى كه امر الهى واقع شد به قضاى الهى راضى هستيم و تسليم فرمان خدا مى باشيم )) (88).

فاطمه محبوب‏ترين افراد نزد پيامبر(ص)

 
فاطمه محبوب‏ترين افراد نزد پيامبر(ص)

محبت و عشق، قوى‏ترين جاذبه در ميان دو موجود است.

در قانون معروف جاذبه كه بر عالم ماده حكومت مى‏كند مى‏خوانيم: «هر قد جرم اجسام زيادتر، و فاصله آن‏ها كمتر باشد جاذبه آن‏ها بيشتر است» اين قانون در جهان معنى و محبتهاى الهى نيز حاكم مى‏باشد، هر قدر شخصيتها والاتر و فاصله‏ها كمتر باشد اين محبت و عشق قويتر مى‏گردد!

با اين تفاوت كه در جهان ماده گاهى اختلاف و تضاد باعث جاذبه است (مانند جاذبه دو الكتريسيته مثبت و منفى) در حالى كه در جهان ارواح هر قدر سنخيت و شباهت بيشتر باشد اين جاذبه نيرومندتر است، و تضاد باعث دورى است.

با توجه به اين مقدمه كوتاه به سراغ چند حديث مى‏رويم، ببينيم پيغمبر اكرم‏(ص) تا چه حد به دخترش فاطمه‏(س) اظهار علاقه مى‏كرد و او را دوست مى‏داشت؟:

 در حديثى از زبان «عايشه» مى‏خوانيم كه مى‏گويد:

«ما رأيت احدا اشبه كلاما و حديثا من فاطمة برسول اللّه‏(ص) و كانت اذا خلت عليه رحب بها، و قام اليها، فاخذ بيدها فقبّلها، و اجلسها فى مجلسه»:

«من هيچكس را در سخن گفتن از فاطمه شبيه‏تر به رسول خدا(ص) نديدم، هنگامى كه وارد بر پدر مى‏شد به او خوشآمد مى‏گفت، و در برابر دخترش فاطمه بر مى‏خاست دست او را مى‏گرفت و مى‏بوسيد، و او را جاى خود مى‏نشاند»

 در حديث ديگرى آمده است كه گيسوان او را مى‏بوسيد.

(كان كثيراً ما يقبل عرف فاطمه)

 در حديث ديگرى مى‏خوانيم: در بسيارى از اوقات دهانش را مى‏بوسيد.

(كان كثيرا ما يقبلها فى فمها)

 خلاصه آنقدر اظهار محبت به دخترش فاطمه مى‏كرد كه گويا «عايشه» نارحت شد، و گفت: اى رسول خدا(ص) چرا وقتى فاطمه مى‏آيد اينقدر او را مى‏بوسى، و زبان خود را در دهان او مى‏گذارى، گوئى مى‏خواهى عسل به او بخورانى؟!

فرمود: بله، عايشه. هنگامى كه مرا به معراج بردند... سپس داستان ميوه بهشتى را نقل فرمود.

سه درس آموزنده و ارزشمند

 

۱) امام موسى بن جعفر به نقل از اميرالمؤ منين ، علىّ عليهما السلام حكايت فرمايد:
روزى حضرت زهراء عليها السلام نزد پدرش ، رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله بود، كه مردى نابينا وارد شد؛ و حضرت فاطمه عليها السلام خود را مخفى كرد.
هنگامى كه مرد نابينا خارج شد، حضرت رسول اظهار داشت :
اى فاطمه ! با اين كه مى دانستى ، او نابينا است و تو را نمى بيند، با اين حال چرا پنهان شدى ؟
پاسخ داد: بلى ، او نابينا بود ولى من كه بينا بودم و چشم داشتم .
و سپس افزود: همان طورى كه مرد نبايد به زن نامحرم نگاه كند، زن هم نبايد به مرد نامحرم نگاه نمايد، علاوه بر آن ، از اندام زن ، بوئى تراوش مى كند كه نبايد نامحرم نزديك او قرار گيرد.
حضرت رسول صلّلى اللّه عليه و آله فرمود: به راستى كه تو پاره تن من هستى .


۲) جابر بن عبداللّه انصارى حكايت كند:
روزى پيامبر خدا صلّلى اللّه عليه و آله بر فاطمه مرضيّه عليها السلام وارد شد و ديد آن مخدّره . خود را به وسيله جُل پلاس شتر پوشانده است و مشغول دستاس كردن مى باشد.
و شير خواره اش نيز در دامانش شير مى نوشد.
حضرت رسول گريان شد و فرمود: اى دخترم ! تلخى هاى دنيا زودگذر مى باشد وليكن لذّتهاى آخرت جاويد است .
فاطمه زهراء اظهار داشت : من خداوند را بر نعمت هايش شكر مى گويم و در تمام حالات حقّ او را پاس مى دارم .
در همين لحظه بود كه خداوند متعال اين آيه شريفه قرآن را بر حضرت رسول فرستاد: ((وَ لَسَوْفَ يُعْطيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى )).


۳) و امام سجّاد عليه السلام فرمود: اسماء بنت عميس حكايت كرده است :
روزى اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام در يكى از جنگ ها غنيمتى به دست آورد و گردنبندى براى همسرش فاطمه عليها السلام خريدارى كرد و به عنوان هديّه تحويل او داد و حضرت آن را پوشيد.
روز بعد، حضرت رسول صلوات اللّه عليه به منزل ايشان آمد و گردنبند را در گردن دخترش ديد، فرمود: دخترم ! مردم و دنيا تو را نفريبند، تو دختر رسول خدائى ، مبادا به تجمّلات دنيا و زر و زيور آن دل خوش كنى .
حضرت زهراء عليها السلام با شنيدن اين سخن ، گردنبند را از گردن خود در آورد و پس از فروش با پولش غلامى خريد و او را آزاد كرد و پيامبر خدا شادمان و مسرور گشت .